تجرد نفس از دیدگاه آقا مجتبی قزوینی و آیت الله جوادی آملی
تجرد یا عدم تجرد نفس انسانی از مسائل مهم کلامی- فلسفی است که فلاسفه و اندیشوران عقل گرا بر تجرد و دین پژوهان نقل گرا و تفکیکان بر جسمانیت نفس باور دارند. کتاب حاضر به تبیین مبانی، ادله عقلی و نقلی، پیامدهای تجرد و جسمانیت نفس از منظر علامه جوادی آملی و آقا مجتبی قزوینی پرداخته است. نویسنده با مقایسه و تحلیل تطبیقی مسأله فوق به این رهیافت رسیده است که مبانی و ادله نظریه تجرد نفس متقن و با مبانی و آموزه های دینی قرابت بیشتری دارد.
آنچه انسان را از دیگر موجودات عالم هستی متمایز کرده، معرفت و کیفیت آن است. این ویژگی سبب شده خدای سبحان از انسان به عنوان اشرف مخلوقات یاد کند. پس از آموزش اسماء توسط خدای سبحان به حضرت آدم (ع)، فرشتگان به دستور باریتعالی، از عرش به فرش فتاده و در مقابل انسان خاکی و البته عاقل و عالم سر سجده فرود آوردند. چنین اتفاقی نه بهخاطر جسم خاکی انسان، بلکه بهسبب روح و نفس ژرف او بود که منشأ معرفت است.
در میان معارف بشری پس از معرفت حضرت حق، چه چیز مهمتر و برتر از شناخت نفس خویش وجود دارد؟ چنین موجودی که توانایی صعود به قله کمال و هبوط به درّه هلاکت را دارد، یکی از مهمترین موضوعات معرفت است. فضیلت معرفت از یکسو، و اهمیت و جایگاه نفس از سوی دیگر، انسان را مشتاق میسازد تا به «نفسشناسی» روی آورد.
اهمیت نفسشناسی سبب شده از گذشته تاکنون، پژوهشگران و متفکران فراوانی در آن کاوش کرده و در دریای بیکران این موضوع غرق در تفکر شوند؛ بنابراین، نفسشناسی ازجمله پژوهشهای اختصاصی اسلام نبوده و پیش از آن توسط اندیشمندانی چون افلاطون و ارسطو نیز مورد بررسی قرار گرفته است. البته اگرچه نفسشناسی دارای قدمت بسیاری است؛ لیکن پیش از عصر ترجمه و ورود علوم غربی به سرزمینهای اسلامی، اسلام و مسلمانان بر این موضوع تأکید و توجه ویژهای داشتند. آیات و روایات فراوان در خصوص خودشناسی و نفسشناسی که در سده نخست ظهور اسلام صادر شدهاند، شاهد این مدعا هستند.[1] پژوهشگران مسلمان در کنار بهرهمندی از عقل بهسبب اتصال به دریای بیکران معارف اهلِبیت: موجب شکوفایی هرچه بیشتر این دانش شدند.
نفس انسان از جنبههای مختلفی قابل شناخت است. چیستی نفس، انواع نفس، اوصاف نفس و ... . یکی از مسائل مهم نفسشناسی، شناخت چگونگی نحوه وجود نفس است. دانشمندان گرانقدری در این مسأله تلاش و کوشش فراوان کردهاند که ثمره زحمات آنان دیدگاهها و رهیافتهای مختلفی است که میتوان آنها را در دو عنوان «تجرد نفس» و «جسمانیت نفس» دستهبندی کرد.
دیدگاه رایج در عصر حاضر، تجرد نفس است که فلاسفه و بیشتر متکلمان عقلی از طرفداران آن هستند؛ در مقابل، گروهی از دینپژوهان نقلمحور با تأسیس نگرهای به نام تفکیک - که قدمت آن به بیش از صد سال نمیرسد- به مخالفت با دیدگاه رایج پرداخته و بهسبب مبانی خاص معرفتشناختی، روششناختی و هستیشناختی خویش و با مراجعه به ادله نقلی و عقلی، دیدگاه عدم تجرد نفس با رهیافت «جسم لطیفانگاری نفس» که در گذشته نیز مطرح بوده را احیاء کرده و به دفاع از آن میپردازند.
این تعارض سبب شد با تأمل و دقت در مدعیات دو طرف، تحقیقی مستقل دراینخصوص انجام شود تا افزون بر تبیین دیدگاه هر دو گروه، به مقایسه و بررسی آنها بپردازیم. برای این مهم، آقامجتبی قزوینی بهعنوان نماینده نگره تفکیک، و آیتالله جوادی آملی بهعنوان نماینده فلاسفه برگزیده شدند تا با محوریت این دو عالم ربانی و متأله قرآنی، بحث از پراکندگی به دور ماند.
[1]. (وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی)؛ «و از تو درباره روح سؤال میکنند، بگو: روح از فرمان پروردگار من است.» (اسراء (17)، 85)
برگزیده رتبه سوم جشنواره کتاب سال حوزه (ملی) در گروه فلسفه (سال 1402)
برگزیده رتبه اول جشنواره شهید چمران (استان آذربایجان شرقی) در بخش کتاب علوم انسانی و هنر (سال 1402)