مکتب کیوتو: آشنایی با فلسفه ژاپن
Kyoto School
اصطلاح «مکتب کیوتو»
در ابتدا باید بگوییم که «مکتب کیوتو جنبش فلسفی ژاپنی است که به دلیل ظهور آن در دانشگاه کیوتو به مکتب کیوتو مشهور شده است»(اصغری 1390: 64). وقتی که ژاپن در عصر میجی درهای خود را به روی مدرنیته غرب بازکرد متفکران این کشور نیز با علوم و مخصوصاً فلسفة غرب آشنا شدند. در این مکتب فلسفة غرب با اندیشه-های دینی و عرفانی آسیای شرقی به ویژة بودیسم و کنفوسیوس ادغام شده و در قالب و چارچوب نظام عقلانی و فلسفی در آمده است. امروز به زعم برخی مفسرین (مثل هایسیگ) این مکتب به عنوان یک مکتب فلسفی دوشادوش مکاتب بزرگ غربی مثل پدیدارشناسی در سطح جهان عرض اندام می¬کند. اما فلسفة نیشیدا کیتارو به عنوان بنیانگذار این مکتب، هنوز مرجع و منبع الهام بخش فیلسوفان معاصر ژاپنی محسوب می¬شود. فیلسوفان این مکتب همگی شرقی هستند؛ اما نباید چنین نتیجه بگیریم که تفکر آنها نیز کاملاً شرقی است. از آنجا که تفکر فلسفی تمامی مرزهای جغرافیایی را درمی¬نوردد، ماهیت اندیشة فیلسوفان این مکتب نیز ترکیبی از اندیشه¬های فلسفی غربی و شرقی است. به سخن دیگر، «هرچند همه فیلسوفان این مکتب بودیست بودند ولی هدف¬شان نه شرقی بود نه غربی بلکه هدف آنان تأسیس فلسفة جهانی بود»(Heisig 2001:8). اما نیشیدا و همکاران او در کیوتو به یک چیز اعتراف می¬کردند و آن این بود که فلسفه اساساً نه غربی است نه شرقی بلکه جهانی است(اصغری 1390: 64). اما هیچ شکی وجود ندارد که نوشته¬های آنها جایگاه فلسفة غرب را در ژاپن و جایگاه فلسفة ژاپن را در غرب متحول ساخت.
هدف این تحقیق آشنایی با فلسفة مکتب کیوتو و اندیشه¬های نمایندگان اصلی آن یعنی نیشیدا، تانابه و نیشیتانی است. اما بی¬درنگ این سوال در ذهن خواننده این نوشتار تداعی می¬شود که آیا ژاپن نیز مثل آلمان، فرانسه و انگلستان و نیز مثل آمریکا فلسفه دارد؟ تمامی تلاش ما در این پژوهش این است که نشان دهیم، هرچند ژاپن مثل کشورهای غربی فلسفه و تاریخ فلسفه به معنای رایج کلمه که آن را منتسب به یونان و غرب می¬دانیم ندارد؛ ولی در این مکتب فلسفه¬¬ای از جانب نمایندگان اصلی این مکتب به ویژه نیشیدا کیتارو عرضه شده که می¬توان گفت که همتراز با فلسفه¬های بزرگ غربی مثل اگزیستانسیالیسم و پدیدارشناسی و غیره است. به عبارت دیگر، فلسفه¬ای که در قرن بیستم توسط نیشیدا در دانشگاه کیوتو به وجود آمد فلسفة ژاپن را در فلسفة جهانی سهیم ساخت.
اصطلاح ژاپنی برای فلسفه kitetsugaku است که آن هم مشتق از واژة kikyu وtetsuchi می¬باشد که به ترتیب به معنی علم«جستجویِ» «حکمت»(wisdom) است. البته این اصطلاح ریشه¬های تاریخی ندارد بلکه در قرن 19 اولین بار توسط نیشی آمانه در 1826 مطرح شد(Blocker & Starling 2001:119). اما از آنجا که این واژه برای توصیف پیشرفت¬های جدید در جامعه نوین ژاپنی به کار می¬رفت با فرهنگ و سنت ژاپنی چندان سنخیتی نداشت؛ به همین دلیل ناکه چومین در ابتدای قرن بیستم صراحتاً اعلام کرد که «از زمان باستان تا امروز هرگز چیزی به نام فلسفه در ژاپن وجود نداشته است»(Ibid,p.119). با توجه به ادعای چومین به نظر می¬رسد که در ژاپن فلسفه به معنای غربی آن محلی از اعراب ندارد. البته نباید به راحتی از کنار این ادعای چومین گذشت بلکه می¬توان تفکرات و عقایدی را در سنت و تاریخ ژاپن دید که کم و بیش صبغة فلسفی دارند.
عنوان این مکتب اولین بار توسط یکی از شاگردان نیشیدا کیتارو به نام توساکا جون در مقاله¬ای تحت عنوان «فلسفة مکتب کیوتو» در یکی از روزنامه¬های ژاپنی در 1932 به کار رفت»(Heisig 2001:8). نیشیتانی کیجی به عنوان یکی از سه عضو اصلی(دو عضو دیگر یعنی نیشیدا و تانابه) این مکتب بر این باور است که «مکتب کیوتو شیوه¬ای از فلسفیدن است نه نظام یکپارچه و منسجم تفکر»(Nishitani 1982:xxviii). سه فیلسوف کلیدی این مکتب یعنی نیشیدا، تانابه و نیشیتانی مکتب کیوتو را به عنوان یک جنبش فلسفی در ژاپن بسط و اشاعه دادند. البته فیلسوفان دیگری نیز در بسط و اشاعه این مکتب تأثیرگذار بودند ولی نقش این سه شخصیت کلیدی بسیار برجسته¬تر از بقیه متفکران است. از اینرو در اینجا بیشتر به تشریح اندیشه¬های این سه متفکر اصلی بسنده خواهیم کرد. البته فصل ششم این کتاب را به بررسی اجمالی نمایندگان بعدی مکتب کیوتو اختصاص داده¬ایم تا خواننده تصویری نیز از نسل دوم و سوم این مکتب نیز داشتنه باشد.
پایه¬گذار ناخواسته مکتب کیوتو نیشیدا کیتارو است. دلیل اینکه گفتیم پایه¬گذار ناخواسته این است که خود نیشیدا هیچ وقت این اصطلاح را به کار نبرده بلکه همانطور که پیشتر گفته شد یکی از شاگردان او به نام توساکا جون آن را به کار برده است. وقتی که ژاپن در عصر میجی (1912-1868) دروازه¬های خود را به روی غرب گشود، علاوه بر ورود کالاها و صنایع مدرن غربی به ژاپن، نسلی از پژوهشگران وقت خودشان را صرف انتقال فرهنگ و اندیشه و ادبیات مغرب زمین به کشورشان کردند وضیعتی که کم و بیش در کشور ما نیز در عصر قاجاریه رخ داد . بسیاری عالمان ژاپنی به ترجمه متون کلاسیک غربی از جمله رمان¬ها، متون علمی و نیز متون فلسفی همت گماشتند. پس از سالها مطالعه فلسفة غرب و تمرین بودیسم ذِن ، این نیشیدا کیتارو بود که اولین بار از مطالعه صرف فلسفة غرب فراتر رفت و نظام فلسفی اصیل خاص خودش را تدوین کرد. بی¬شک نیشیدا بزرگ-ترین فیلسوف در تاریخ اندیشه فلسفی ژاپن است. نیشیدا معروف¬ترین کتابش یعنی تحقیقی درباب خیر را در 1911 منتشر کرد. به خاطر همین کتاب بود که نیشیدا در گروه فلسفه دانشگاه کیوتو سمت تدریس را کسب کرد. او در این دانشگاه فلسفة خودش را بی¬وقفه بسط داد و دو متفکر بزرگ بعدی یعنی تانابه و نیشیتانی را به عنوان بانفوذترین شاگردان بعد از خودش به جامعة فلسفی ژاپن اهدا کرد.
فیلسوفان مکتب کیوتو خودشان را وقف مطالعة فلسفة غرب کردند و این تلاش خستگی¬ناپذیر آنها باعث معرفی فلسفة غرب در دانشگاه¬های معروف ژاپن مثل دانشکاه کیوتو، دانشگاه توکیو و سایر دانشگاه¬های ژاپن شد. اما از سوی دیگر، آنها در عین حال که یک پا در مطالعة فرهنگ و فلسفة غربی داشتند همزمان یک پا نیز در مطالعة عمیق سنت و فرهنگ بومی خودشان داشتند. دقیقاً همین عامل باعث می¬شود که نسل بعدی این مکتب به سوی مطالعات تطبیقی و میان فرهنگی گرایش پیدا کنند. برای مثال نیشیدا قبل از نوشتن کتاب اصلی¬اش مدام ساعت¬ها ذِن تمرین می¬کرد. بنابراین، مکتب کیوتو به عنوان یک فلسفة نوظهور ژاپنی در قرن بیستم از دو چشمه غنی تغذیه می¬کند: فلسفةغرب و سنت بودیستی شرق.
برای فهم دقیق و کامل این مکتب لازم است به ریشه¬های شرقی و غربی آن توجه کنیم. تمامی نمایندگان این مکتب اندیشه¬های خودشان را وامدار این دو ریشه می¬دانند. برای نمونه، اندیشه نیشیدا مصداقی از این وضعیت است. یکی از مفسرین درباره این موضوع می¬نویسد که «اغراق نیست بگوییم که ژاپن در نیشیدا نوعی نبوغ فلسفی یافته و اولین بار پی¬برده که چگونه با روح مدیتیشن بودیستی و نیز با استفاده از روش¬های تفکر غربی یک نظام فلسفی بسازد»(Nishitani 1982: xxxiii). بنابراین می¬توان گفت که در نوشته¬های این فیلسوف ترکیبی از تفکر بودیستی و پوزیتیویسم فرانسوی و ایده¬آلیسم آلمانی و حتی پدیدارشناسی به چشم می¬خورد. مکتب کیوتو در واقع از شیوه¬های تفکر فلسفی غربی استفاده می¬کند تا شکل مدرنی به تفکر بودیستی شرقی بدهد. اما بی¬شک نفوذ فلسفة غرب بر اندیشه¬های ژاپنی بسیار عمیق بوده است. نوشته¬های اعضای مکتب کیوتو به یک معنا دیالوگی بین شرق و غرب محسوب می¬شوند. به سخن دیگر، مکتب کیوتو بهترین بستر برای دیالوگ بین اندیشه شرقی و غربی در ساحت تفکر فلسفی و عقلی است. فیلسوفانی ژاپنی چاره¬ای نداشتند که بر تن اندیشه¬های دینی و عرفانی سنتی¬شان لباس اندیشة غربی بپوشانند تا در مواجهه با غرب بهترین دیالوگی را برقرار کنند که حاصل آن هم مدرن¬شدن و سبقت گرفتن از غرب باشد و هم در عین حال سنت¬های خودشان با شیوه¬های نوین اندیشه حفظ و احیا نمایند. تفکر مکتب کیوتو به یک معنا حاصل این دیالوگ است.
فهرست کتاب
پیشگفتار............................................................................................................................... الف
مقدمه...................................................................................................................................... 1
اصطلاح مکتب کیوتو................................................................................................................... 5
فصل اول: ریشه های شرقی...................................................................................................... 9
بودیسم ماهایانا........................................................................................................................... 9
سرزمین پاک............................................................................................................................13
شینران......................................................................................................................................14
ذِن..........................................................................................................................................15
شونیاتا.....................................................................................................................................19
روشنشدگی ..........................................................................................................................23
پرگیا...................................................................................................................................... 25
آتمن و آناتمن.......................................................................................................................... 30
خلاصه فصل..............................................................................................................................33
منابعی برای مطالعه بیشتر...............................................................................................................33
فصل دوم: ریشههای غربی.......................................................................................................34
اکهارت گرایی.......................................................................................................................... 36
هگل گرایی.............................................................................................................................. 38
کییرکه گورگرایی..................................................................................................................... 40
نیچه گرایی.............................................................................................................................. 42
هایدگرگرایی........................................................................................................................... 44
پدیدارشناسی در ژاپن................................................................................................................. 54
خلاصه فصل..............................................................................................................................55
منابعی برای مطالعه بیشتر...............................................................................................................55
فصل سوم: فلسفه نیشیدا کیتارو.................................................................................................56
زندگی و آثار.......................................................................................................................... 56
تجربه ناب................................................................................................................................ 59
شهود...................................................................................................................................... 61
اراده مطلق............................................................................................................................... 70
منطق مکان.............................................................................................................................. 73
نقد معرفتشناسی غربی............................................................................................................... 76
مفهوم میدان و انواع آن............................................................................................................... 79
نیستی مطلق.............................................................................................................................. 89
خدا و دین............................................................................................................................... 94
خلاصه فصل.......................................................................................................................... 102
منابعی برای مطالعه بیشتر.............................................................................................................102
فصل چهارم: فلسفه تانابه هاجیمه............................................................................................104
زندگی و آثار......................................................................................................................... 104
فلسفه به مثابه توبه..................................................................................................................... 108
نیستی مطلق............................................................................................................................ 114
منطق نوع............................................................................................................................... 116
خدا...................................................................................................................................... 119
سرمدیت............................................................................................................................... 122
غایتشناسی........................................................................................................................... 123
دیالکتیک مرگ..................................................................................................................... 125
خلاصه فصل.......................................................................................................................126
منابعی برای مطالعه بیشتر............................................................................................................126
فصل پنجم: فلسفه نیشیتانی کیجی...........................................................................................127
زندگی و آثار.........................................................................................................................127
نیهیلیسم به مثابه نقطه شروع.........................................................................................................130
سونیاتا یا تهیبودگی................................................................................................................ 134
خود بی صورت....................................................................................................................... 137
شک بزرگ و شک دکارت...................................................................................................... 138
دین و خدا............................................................................................................................ 140
خلاصه فصل..........................................................................................................................145
منابعی برای مطالعه بیشتر.............................................................................................................145
فصل ششم: نسل بعدی مکتب کیوتو..................................................................................... 146
سوزوکی تیتارو دایستز........................................................................................................................135
شیزوترو یودا..................................................................................................................................135
آبه ماسائو.......................................................................................................................................136
واتسوجی تتسورو.....................................................................................................................137
سخن پایانی............................................................................................................................ 149
منابع..................................................................................................................................... 152
این کتاب در قالب شش فصل به بررسی مکتب کیوتو میپردازد که یگانه مکتب فلسفی ژاپن در دوره معاصر است. در فصل اول و دوم ریشههای شرقی و غربی این مکتب بررسی شده است و فصلهای بعدی به تشریح اندیشههای فلسفی نیشیدا کیتارو، نیشیتانی کیجی و تانابه هاجیمه اختصاص دارد. کلیدیترین مفهوم در فلسفه تمامی فیلسوفان مکتب کیوتو مفهوم «نیستی» است که به زبان فلسفی تشریح شده است.
نظر شما :