موضع مکتب رواقی در خصوص «مرگ»

نویسندگانحسن فتحی - مریم شاهمرادی
نشریهپژوهش های فلسفی
شماره صفحات۲۹۷-۳۱۲
شماره مجلد۴۶
نوع مقالهFull Paper
تاریخ انتشار۱۴۰۳/۰۲
رتبه نشریهISI
نوع نشریهچاپی
کشور محل چاپایران

چکیده مقاله

مکتب رواقی در میان مکاتب دورۀ یونانی‌مآبی از جایگاه برجسته‌ای برخوردار بوده و به مدتِ بیش از پانصد سال ذیل همین عنوان در حیات یونانی و رومی تأثیرگذار بوده است. در میان آموزه‌های این مکتب آموزۀ موسوم به «صیانت ذات» به عنوان اوّلین حُکم طبیعتِ هر موجودی، مورد تأکید ویژه قرار گرفته است: اساسی‌ترین غریزه و میل هر موجود زنده‌ای این است که با هماهنگی با طبیعت در مسیر حفظ خویشتن قدم بردارد. بر همین اساس، حیات فضیلت‌مندانه برای آدمی همانا «زیستن بر وفق طبیعت» است. از سوی دیگر، اقدام به کاری که دست کم در نگاه عُرفی می‌توان آن را خودکشی نامید در میان فیلسوفان رواقی امری رایج بوده است، تعداد معتنابهی از آن‌ها با اراده و اقدام خویش به حیات خود پایان داده‌اند. آیا گام برداشتن در مسیر مرگ خویش با آموزۀ صیانت ذات منافات ندارد؟ رواقی‌ها در عین حال که سعی می‌کنند از ثنویت افلاطونی محسوس و معقول احتراز جویند حقیقت آدمی و بلکه حقیقتِ طبیعت را همان عقل (لوگوس) می‌شمارند و به بقای عقل آدمی معتقدند. آن‌ها هر گونه اقدام به خودکشی را که ریشه در عواطف و انفعالات داشته باشد محکوم می‌کنند، چنانکه هر گونه کوشش انفعال‌آمیز برای حفظ جان به هر قیمتی را نیز محکوم می‌کنند. در نظر رواقی‌ها مرگِ حکیمِ آرمانی عین انطباق با طبیعت و با عقل است، اعم از اینکه به‌اصطلاح به‌نحو طبیعی رخ دهد یا با ارادۀ خودش؛ چراکه برای چنین فردی اراده و طبیعت و عقل بر یکدیگر منطبق‌اند؛ اما ازآنجاکه آن‌ها هیچ‌کس، حتی رهبرانشان، را مصداق حکیم مطلق نشمرده‌اند، در واقع هیچ‌گونه اقدام به خودکشی را نمی‌توان مورد تأیید کامل آنها شمرد. از سوی دیگر، آمادگی برای مرگ در مکتب رواقی را باید از عناصر قوام‌بخشِ حیات آرام و پویای فردی و مدنیِ مورد توصیۀ آن‌ها شمرد: آرام از حیث روحی و پویا از حیث عملی.

لینک ثابت مقاله

متن کامل مقاله

tags: مکتب رواقی - مرگ - صیانت ذات - خودکشی - نفس و بدن - عقل