نظریه قائم‌مقامی شفیع در بیع شریک

نویسندگانابراهیم شعاریان
نشریهمقالات حقوقی (نشریه کانون وکلای دادگستری آذربایجان شرقی)
ارائه به نام دانشگاهدانشگاه تبریز
شماره صفحات۳۵ تا ۴۸
شماره مجلد۲
نوع مقالهOriginal Research
تاریخ انتشارزمستان ۱۳۸۲
رتبه نشریهعلمی - ترویجی
نوع نشریهچاپی
کشور محل چاپایران

چکیده مقاله

اخذ به شفعه سبب می شود که خریدار سهم مشاع از مال غیرمنقول قابل تقسیم، تملک خود را از دست داده و شفیع مالک حصه مبیعه شود. از مواد 808 به بعد قانون مدنی، چنین استنباط می شود که عقد بیع و ایقاع شفعه در طول هم قرار می گیرد و دو عمل حقوقی مستقل محسوب می شود. در قانون مدنی ما اشاره ای به قائم مقامی شفیع در بیعی که توسط شریک او و خریدار منعقد گردیده، نشده است و با وجود حکم ماده 817 قانون مدنی به دشواری می توان چنین راه حلی را پذیرفت. مقاله حاضر می کوشد تا نشانه هایی را که در قانون مدنی و فقه در تأیید قائم مقامی شفیع وجود دارد، نمایان سازد و ثابت نماید که نظریه مذکور، با اصول و قواعد فقهی و حقوقی هماهنگی بیشتری داشته و ما را از توسل به استثنائات بی نیاز می سازد. همان راه حلی که قانون مدنی مصر نیز مورد تأیید قرار داده است.

لینک ثابت مقاله

متن کامل مقاله