نویسندگان | علی بابایی_ مهدی سعادمند |
---|---|
نشریه | فصل نامه اندیشه دینی |
نوع مقاله | Full Paper |
تاریخ انتشار | پاییز۱۳۹۸ |
رتبه نشریه | ISI |
نوع نشریه | چاپی |
کشور محل چاپ | ایران |
چکیده مقاله
بساطت، وصفی کمالی و تعیینکنندهی مرتبهی وجودی موجود متصف به آن است. گسترهی این ویژگی در خدا، با قاعدهی بسیطالحقیقه همهچیز است و هیچیک از آنها نیست و در نفس انسانی، با عبارت نفس در وحدتش، همهی قواست، بیان میشود. اهمیت تبیین نسبت دو قاعده این است که هم راهگشای شناخت خدا از طریق معرفت نفس است و هم رابطهی طولی خدا با عالم، و ازجمله خود نفس را بهگونهای معقول ترسیم میکند. مسأله این است که دو قاعدهی یادشده، ازنظر مفهوم و مصداق چه نسبتی با یکدیگر دارند؟ در حکمت صدرایی، نفس، خلیفه و مَثَلِ اعلای حقتعالی است و بین این دو، با حفظ مراتب، هم شباهت وجود دارد و هم تفاوت؛ به همین تناسب، قاعدهی کلالقوی نیز بدیل و خلیفهی قاعدهی بسیطالحقیقه است. با این وصف، مناسبتهای وجودی و معرفتی خاصی بینِ این دو حاکم است که در این مقاله به آن پرداختهایم.
tags: 1. خدا 2. نفس 3. کل القوی 4. بسیطالحقیقه 5. حکمت صدرایی